تنهایی از آن نیست که آدم کسانی را در اطرافش نداشته باشد؛ از این است که آدم نتواند چیزهایی را منتقل کند که مهم میپندارد؛ از این است که آدم صاحب عقایدی باشد که برای دیگران پذیرفتنی نیست. اگر انسان بیش از دیگران بداند تنها میشود
بدون آزادی اخلاق نمیتواند وجود داشته باشد
کفشی که اندازه پای کسی است پای کس دیگری را اذیت میکند؛ هیچ دستورالعملی برای زندگی کردن که مناسب همه باشد وجود ندارد
بردگی و طغیان دو عنصر همبسته جدایی ناپذیرند
فکر کردن دشوار است، به همین خاطر است که بیشتر مردم قضاوت میکنند